یه گل زرد خزونی دفتر خاطره هامه
اسمتو وقتی میبارم بغض گریه تو صدامه
منو از خودم گرفتی و سپردی دست پاییز
حالا من موندم و این دل، یه غروب، تلخ و غم انگیز
برو همسایه بارون تو برام عین سرابی
یه عروسک خیالی پوچ و خالی یه حبابی
تو یه روز و روزگاری توی باورم نشستی
واسه دل اما هنوزم می بینم غریبه هستی
برو همسایه بارون تو برام عین سرابی
یه عروسک خیالی پوچ و خالی یه حبابی
یه گل زرد خزونی دفتر خاطره هامه
اسمتو وقتی میبارم بغض گریه تو صدامه
منو از خودم گرفتی و سپردی دست پاییز
حالا من موندم و این دل، یه غروب، تلخ و غم انگیز
برو همسایه بارون تو برام عین سرابی
یه عروسک خیالی پوچ و خالی یه حبابی
وبلاگت فوق العادست علی طهماسب پوریان واقعا لذت بردم ، ولی حیف بازدیدت کمه ، چرا با سایت های بزرگ تبادل لینک نمی کنی تا بازدیدت بالا بره ؟ یه سری به این سایت که واست گذاشتم بزن و باهاش تبادل لینک کن . بازدیدت رو از این رو به اون رو می کنه .... فقط یه بار امتحان کن